راه روشن
مشاوره تحصیلی وخانواده
 
 
پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 20:11 ::  نويسنده : موسی آبادی
 
 
 

علائم هشداردهنده ی بدن انسان

بدن انسان روش‌های جالب و جذابی را برای فرستادن علائم هشدار دهنده دارد که این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش می‌سازند. به عنوان مثال آیا می‌دانید که خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا اینکه آیا می‌دانید سفید شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است.

بدن انسان در تمام طول عمر به شیوه‌ای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه‌های زیرکانه و هشدار دهنده را بروز می‌دهد اما اکثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغام‌های حیاتی بدن را نادیده می‌گیرند که حاصل آن به خطر افتادن سلامتی است.



روزنامه «دیلی میرور»، در گزارشی به چند راهکار جالب و شگفت‌انگیز به عنوان اسرار زندگی اشاره کرد که بی‌تردید در زندگی روزمره، قابل استفاده و مفید خواهند بود:

1- دردناک شدن مچ پا می‌تواند نشان دهنده مشکلات کلسترولی باشد.

به گفته متخصصان دردناک شدن مچ پا می‌تواند نشانه ابتدایی از افزایش ارثی سطح کلسترول بد خون باشد. در واقع تشکیل کلسترول در اطراف زردپی آشیل، موجب بروز این درد می‌شود.

- راه حل چیست؟

اگر احساس کردید که مچ‌ پایتان مدت سه روز یا بیشتر به طور مداوم درد می‌کند، حتما برای چکاپ کلسترول به پزشک مراجعه کنید، بویژه اگر سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی را دارید.

2- قوی بودن ریه‌ها نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به آلزایمر است.

مطالعات نشان می‌دهد که فعالیت ضعیف و نامطلوب ریه‌ها موجب می‌شود که اکسیژن کمتری به مغز برسد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزایمر افزایش پیدا می‌کند.

برای جبران این مشکل سعی کنید تنفس عمیق انجام دهید به این ترتیب که پنج ثانیه عمل دم و پنج ثانیه عمل بازدم هوا را انجام دهید. این کار موجب تقویت ریه‌ها می‌شود چون اکسیژن را به مقدار کافی و مناسب به مغزتان می‌رساند. اگر این کار را شش نوبت در روز تکرار کنید، ریه‌های شما 20 درصد قوی‌تر می‌شوند.

3- سفید شدن موها قبل از رسیدن به سن 30 سالگی نشانه مهمی از ابتلا به مشکلات تیروئیدی است. متخصصان تیروئید تاکید دارند که عدم تعادل در فعالیت غده تیروئید موجب اختلال در تولید رنگدانه‌ها در پیاز مو می‌شود.

- راه حل چیست؟

اگر موهایتان در سن پایین، سفید شده و هم چنین علائم دیگری چون کاهش وزن، افسردگی و یا مشکلات عادت ماهانه دارید، حتما برای چکاپ کامل و درمان به موقع به یک متخصص غدد مراجعه کنید.

4- بیماری لثه خطر و احتمال زایمان زودرس را افزایش می‌دهد.

باکتری‌های موجود در لثه‌های بیمار و عفونی، موجب بروز واکنشی می‌شود که حاصل آن باز شدن بی‌موقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداری است.

- راه حل چیست؟

هر روز نخ دندان بکشید. هم چنین زنان باردار برای اطمینان از سلامت دندان‌های و لثه خود باید مرتب به دندان پزشک مراجعه کنند. مطالعات نشان می‌دهد که مشکل و بیماری لثه احتمال زایمان پیش از موعد را 70 درصد افزایش می‌دهد.

5- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگی را کاهش می‌دهد.

وقتی پاها سرد می‌شوند، عروق خونی در بینی بسته و منقبض می‌شوند که در نتیجه گلبول‌های سفید خون در این منطقه از مبارزه با عفونت‌ها دست می‌کشند و محل ورود میکروب‌ها به بدن باز می‌شود.

بنابراین توصیه می‌شود جوراب بپوشید و مطمئن شوید که با گرم نگه داشتن پاها، سیستم دفاعی بدنتان به طور کامل کار می‌کند.

6 - خندیدن پس از صرف هر وعده غذایی، میزان قند خون شما را پایین می‌آورد.

متخصصان معتقدند عضلاتی که ما از آنها برای خندیدن استفاده می‌کنیم برای دریافت انرژی، قندخون را مصرف می‌کنند و این فرآیند خطر ابتلا به دیابت، چاقی و حتی برخی از سرطان‌ها را کاهش می‌دهد.

بنابراین بعد از شام در آرامش کامل روی مبل بنشینید و مدتی به تماشای فیلم کمدی مورد علاقه‌تان بپردازید.

7 - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب کمردرد می‌شود.

وقتی در حین راه رفتن، صحبت هم می‌کنیم این کار مانع از همزمانی تنفس ما با گام‌هایمان در هنگام برخورد پاها به زمین می‌شود. این عدم هماهنگی، موجب می‌شود که بخشی از ضربه‌های ناشی از برخورد گام‌ها به زمین به کمر وارد شود و موجب بروز کمردرد می‌شود.

توصیه می‌شود دفعه بعد اگر به هنگام خرید کردن موبایلتان زنگ زد، یک گوشه بنشینید و با تلفن صحبت کنید.

8 - فشار دادن پاها روی هم مانع از ضعف کردن و بی حالی می‌شود.

اگر بعد از سریع برخاستن از جای خود احساس سرگیجه پیدا کردید یا حس کردید که منگ شده‌اید و چشمانتان سیاهی می‌رود با این حرکت ساده می‌توانید جریان خون را به سرعت به مغز بفرستید و ضعف و سرگیجه خود را متوقف کنید.

ابتدا هر دو پای خود را روی زمین قرار دهید. بعد یکی از پاها را روی پای دیگر بیاندازید و تا جایی که می‌توانید در این وضعیت پاها را روی هم فشار دهید. 30 ثانیه در این وضعیت بمانید تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.

9- غفلت از کمردرد، تهدید جدی برای مغز است.

پزشکان دریافته‌اند افرادی که بیش از یک سال مبتلا به کمردرد هستند، 11 درصد از حجم سلول‌های مغزی آنها در ناحیه‌ای که مربوط به کنترل یادگیری است، کاسته می‌شود. ظاهرا فشار مقابله با کمردرد این تاثیر نامطلوب را روی سلول‌های مغزی برجای می‌گذارد.

در صورت بروز کمردرد، فورا از پزشک کمک بگیرید. اکثر کمردردها در صورتی که زودتر مورد توجه قرار بگیرند، قابل درمان هستند.

10- چاقی، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزایش می‌دهد.

وزن زیاد موجب التهاب در عروق خونی ناحیه سر می‌شود که مهمترین عامل بروز سردرد است.

برای کاهش دردها، اقدام به کاهش وزن کنید و برای درمان سردردها از راهکارهای طبیعی استفاده کنید. مصرف روزانه داروهای مسکن در واقع موجب بروز سردرد می‌شود.

12- قوز کردن، ولع شما را به خوردن شیرینی تشدید می‌کند.

پزشکان معتقدند که قوز کردن جریان خون را به مغز کاهش می‌دهد و در نتیجه ولع خوردن مواد قندی را تشدید می‌کند چون در صورت کاهش جریان خون در مرکز اشتها در مغز، گلوکز کمتری به این عضو اصلی می‌رسد در حالی که گلوکز مهمترین غذای مغز است.

- راه حل چیست؟

همیشه صاف بنشینید و پاهای خود را روی زمین بگذارید. ستون فقرات خود را بکشید و شکم خود را به داخل بکشید طوری که کمر شما به سمت صندلی کشیده شود.

13- داروهای سرماخوردگی، تاثیر نامطلوب روی توان باروری دارند.

داروهای سرماخوردگی که برای خشک کردن ترشحات بینی استفاده می‌شوند در عین حال می‌توانند موجب کاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتیجه باروری را مشکل می سازد.

بنابراین توصیه می‌شود: به جای داروهای ضد احتقان از درمان‌های معمولی مثل ویکس استفاده کنید.

 



پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 20:1 ::  نويسنده : موسی آبادی

 

 

مسایل منفی موجود در دنیا را می توان به دفعات تحمل کرد اما در برخی افراد موجب افسردگی می شود. به طور ناراحت کننده ای، زندگی همان طور پیش می رود که هست.

 

این سناریو را در ذهن خود تصویرسازی کنید: صبح از خواب برمی خیزید، دندان های خود را مسواک می زنید و آماده رفتن سرکار می شوید. به آشپزخانه می روید و یک فنجان قهوه برای خود درست می کنید.

 

پیش از ترک خانه، هنگام نوشیدن قهوه، آی‌پد خود بر می دارید. اما قصد خواندن اخبار و روزنامه ها را ندارید، بلکه می خواهید فیس‌بوک را چک کنید. هنگام تماشای پست های موجود در این فضا، متوجه ویدئویی می شوید که دوستتان به اشتراک گذاشته و نوشته است: «خدای من! باور نمی کنید که چنین اتفاقی رخ داده باشد.»

 


وسوسه می شوید تا آن را تماشا کنید. روی آن کلیک می کنید. و همه روز شما خراب می شود.

 

زیرا در ابتدای صبح ویدئویی تماشا کرده اید که فردی دیگری را کتک زده، فردی با ماشینی تصادف کرده یا فردی با دیگران کتک کاری کرده است.

 

آیا این اتفاق قبلا برای شما رخ داده است؟

 

شرایط منفی دنیا

• متعاقبا، ذهن شما نمی تواند دست از تعجب بردارد: مشکل این دنیا چیست؟

• چرا زندگی تا این اندازه غیرمنصفانه است؟

• چرا همیشه اتفاق ها بد برای افراد بی گناه رخ می دهد؟

• چرا این چنین جرم هایی در جامعه وجود دارند؟

• چرا مردم چنین کاری انجام می دهند؟ نمی توانند در آرامش زندگی کنند؟

• چه می شود اگر چنین اتفاقی برای من بیفتد؟

 

مسایل منفی موجود در دنیا را می توان به دفعات تحمل کرد اما در برخی افراد موجب افسردگی می شود. به طور ناراحت کننده ای، زندگی همان طور پیش می رود که هست. حدود 7 میلیارد نفر در دنیا زندگی می کنند و همیشه میان اعتقادات، فرهنگ ها و مذهب های آنها تفاوت هایی وجود دارد. همه ما تلاش می کنیم تا زندگی شاد داشته باشیم. اما هر کدام از ما مشکلات و چالش های خاص خود را در زندگی و در مواجهه با مسایل منفی داریم.

 

هرگز به آنها اجازه ندهید بر زندگی شما تسلط پیدا کنند.

 

چهار راه برای مقابله با مسایل منفی دنیا

 

1. قوی باشید و هرگز دچار بدبینی نشوید

به منظور اجازه ندادن برای تسلط احساسات منفی در ذهن خود باید بهترین انتخاب را در زندگی داشته باشید و آن: قوی و شاد بودن است.

 

سعی کنید به مسایل زندگی بدبین نباشید. هر اتفاق بدی که در زندگی دیگران روی می دهد یا چیزهای بدی که شاهد آن هستید، قرار نیست لزوما در زندگی شما نیز اتفاق بیفتد. بدبین بودن به مسایل باعث ایجاد استرس های بیهوده در ذهن و قلب شما می شوند.

 

متاسفانه افراد بسیاری فکر می کنند همیشه باید منتظر اتفاق های بدی در زندگی باشند و به همین دلیل، خود را آماده مقابله با آنها می کنند. اما آیا می دانید چنین طرز فکری باعث می شود تا بدبین باشید و انرژی های منفی را به خود جلب کنید؟

 

به جای این کار، به این باور برسید نیروهای منفی در دنیا وجود دارند اما شما باید مسیر زندگی خود را طی کنید. باید سخت تلاش کنید و کارهایی انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شوند.

 

2. روی انرژی های خود تمرکز کنید

در مرحله بعد باید تلاش کنید تا با تکیه بر قدرت و انرژی های خود باعث بهتر شدن این دنیا شوید. این کار را با تلاش کم یا زیاد می توانید به انجام برسانید. همه تلاش های شما در این مسیر ارزشمند هستند. بسیار نرمال است هنگامی که احساس افسردگی یا ناراحتی دارید، همه تلاشتان کمک به دیگران برای داشتن احساس بهتر و شادتر باشد.

 

تصور نکنید که تنها هستید و خودتان را از دیگران جدا نکنید.

 

لازم نیست همه وقت خود را به عنوان داوطلب برای انجام کارها یا شروع یک فعالیت صرف کنید اما همیشه دید مثبت به زندگی و تمایل به کمک به دیگران داشته باشید. این مسایل باعث می شود تا ذهن شما درگیر مسایل منفی نشود و فرصتی برای منفی بافی و بدبینی نیز نداشته باشد.

 

این گونه به زندگی نگاه کنید: در دنیا مسایل منفی وجود دارد و اتفاق های ناگوار رخ می دهند اما مسایل مثبت و خوب نیز فرصت خودنمایی دارند. باید به آنها فرصت داد.

 

این کاملا به شما بستگی دارد که کدام را انتخاب کنید.

 

3. منفی را از زندگی خود حذف کنید

گفته می شود مردم گرایش خاصی به مطالعه اخبار بد و منفی دارند. واقعیت این است که بیشتر ما این کار را انجام می دهیم. اخبار بد سرگرم کننده تر از اخبار خوب هستند. یافته های علمی نیز این علاقه را تایید کرده اند. شاید این اتفاق برای شما هم بدون آگاهی درونی رخ داده باشد. اما آگاهانه یا ناآگاهانه، زندگی یک انتخاب است. همه چیز به شما بستگی دارد. این شما هستید که اتفاق های زندگی خود را انتخاب می کنید.

 

با دیدن تیتر خبرهای بد لازم نیست حتما متن خبر را نیز مطالعه کنید. یا فقط به این دلیل که دوستان شما ویدئوهای ناراحت کننده به اشتراک گذاشته اند، لازم نیست حتما آن را تماشا کنید.

 

همه این موارد را از زندگی خود حذف کنید. اگر باور کنید اینگونه اخبار می توانند به احساسات شما خدشه وارد کنند، دیگر هرگز به خواندن، شنیدن و تماشای بدی ها اقدام نمی کنید. اخبار منفی هیچ ارزشی در زندگی بشر ندارند.

 

4. خوبی های دنیا را برای خود یادآوری کنید

همان طور که دنیا بدی دارد، مملو از خوبی ها نیز هست. بسیاری از ما فراموش کرده ایم که دنیا خوبی های زیادی هم دارد. شاید اخبار خوب و مسایل مثبت زندگی جلوی چشم یا تیتر اول روزنامه ها نباشند اما وجود دارند. هنوز وجود دارند افرادی که برای کمک به هم نوعان خود کیلومترها راه را طی می کنند. در دنیا زیبایی های بسیاری وجود دارد که فقط باید آنها را ببینید.

 

علاوه بر زیبایی های طبیعت، سازه های دست ساز بشر و پیشرفت های فناوری متعددی در دنیا هست که زندگی را برای بسیاری از ما زیبا و راحت تر کرده اند. همه این مسایل احساس خوب به ما منتقل می کنند.

بنابراین، سعی کنید روی مسایل مثبت و زیبایی های دنیا تمرکز کنید. جلوی افکار منفی را بگیرید. از مسایل منفی دوری کنید. حتی در لحظه های بد زندگی نیز سعی کنید مثبت اندیش باشید.

 

 



پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 19:56 ::  نويسنده : موسی آبادی

از همین اکنون به فکر امتحانات خود باشید و برنامه ریزی برای امتحانات را جدی بگیرید و در صورتی

که احساس می کنید نیاز به کمک دارید

حتما به دفتر مشاوره مراجعه فرمایید.

موفقیت شما آرزوی ماست.



پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 19:55 ::  نويسنده : موسی آبادی

خوراکی‌های ممنوع در ایام امتحانات

خوراکی‌های ممنوع در ایام امتحانات

 

یک متخصص طب سنتی ایران با اشاره به لزوم حذف کله پاچه، ماکارونی چرب، جگر، پیتزا و سوسیس از وعده‌های غذایی ایام امتحان، از دانش‌آموزان و دانشجویان خواست از مصرف غذاهای سنگین و سرخ‌کرده در روزهای امتحان بپرهیزند.

 

با مصرف غذاهای دیرهضم در ایام امتحانات، اختلال عملکردهای مغزی پس از مصرف غذاهای پرچرب موجب بروز رفتار تغذیه‌ای نامناسب شده، یا مصرف غذاهایی که موجب پرکاری دستگاه گوارش یا فساد غذا در معده می‌شوند، عملکرد مغزی کاهش می‌یابد، بنابراین دانش‌آموزان و دانشجویان باید در روزهای امتحان از پرخوری اجتناب کرده و حتی‌الامکان غذاهای سبک و زودهضم مصرف کنند.

 

خوراکی‌های ممنوع در ایام امتحانات

 

حجم زیاد غذا حتی در صورت لطیف بودن آن، موجب فشار آمدن بر دستگاه گوارش و صرف نیروی بیشتر برای انجام اعمال هضم و جذب و دفع آن می‌شود به طوری که بدن از تامین انرژی لازم برای کارهای مغزی بازمی‌ماند، به همین دلیل مصرف غذاهای سنگین و سرخ‌کرده مانند کله پاچه، ماکارونی چرب، جگر، پیتزا و سوسیس در روزهای امتحان توصیه نمی‌شود.

 

این متخصص طب سنتی ایران با توجه به آغاز ایام امتحانات به دانش‌آموزان و دانشجویان هشدار داد: در روزهای آزمون از پرخوری خوداری کنند، چرا که هرگونه ناسازگاری غذایی و فساد هضم در معده منجر به افت شدید عملکرد مغز می‌شود.

 

 از دیدگاه طب سنتی ایران مصرف همزمان بعضی غذاها و میوه‌های لطیف مانند شیر و توت، ماهی و توت فرنگی یا شیر و پیاز و حتی شیر و ماهی در یک وعده غذایی نهی شده است.

هم چنین باید به این نکته توجه داشت که غذاهای لطیف و خوش‌هضم هرگز نباید پس از غذای سنگین و دیرهضم استفاده شوند به طور مثال خوردن توت فرنگی پس از صرف غذاهای چرب بسیار نامناسب است.

 

مصرف غذاهای کم کالری را در فصل امتحانات مناسب نمی باشد و  این نوع غذاها سبب کندی عملکرد مغز و خواب‌آلودگی در فرد شده و هوشیاری را کاهش می‌دهند، موادی همچون ماست، دوغ و کاهو از این جمله‌اند.

خوراکی‌های ممنوع در ایام امتحانات

 

وی با اشاره به این که غذاهای نفاخ برای مصرف در روزهای امتحان مناسب نیستند، تصریح کرد: موادی همچون حبوبات خیس نکرده در غذا و مواد نفاخ مانند؛ کلم، تربچه، سیر و پیاز، غذاهایی هستند که علاوه بر ازدیاد فعالیت دستگاه گوارش، عملکرد سیستم اعصاب مرکزی را دچار اختلال کرده، موجب سنگینی و خواب‌آلودگی فرد می‌شوند.

 

این متخصص طب سنتی ایران در پایان به دانش آموزان و دانشجویان یادآور شد: در روزهای آزمون از مصرف زیاده از حد خوراکی‌های محرک سیستم عصبی مانند قهوه، نسکافه و چای پررنگ خودداری کنند، نوشیدن مفرط این نوع مواد موجب ایجاد احساس ناآرامی و اضطراب شده، تمرکز و یادگیری را مختل می‌کند.



پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : موسی آبادی
  • برنامه ریزی برای امتحانات

    برنامه ریزی برای امتحانات
  • اگر برای امتحانات خود، با  تدبیر برنامه ریزی کنید تا نه تنها در طول سال،  بلکه برای امتحانات  هم آماده خواهید بود. هدف انسان به منزله چراغی است که راه را به او نشان می دهد و آن را به مقصود می رساند. برنامه زمانبندی برای دوره امتحانات باید بسیار منطقی و اصولی باشد.
  •  

    • برنامه ریزی:
  • روشی است به صورت گام به گام که برای انجام هر چه بهتر و به موقع فعالیت ها و بها دادن به وقت انجام می شود.
  • ما می توانید با یک برنامه ریزی مناسب :

  •  1- در وهله ی اول باعث ایجاد آرامش و اطمینان در وجود خود شوید. 
  • 2- به موقع، به مطالعه ی تمام دروس خود بپردازید. 
  • 3- اعتماد به نفس را در خود افزایش دهید. 
  • 4- علاقه و عادت به مطالعه را در خود افزایش دهید. 
  • 5- اضطراب و نگرانی از امتحان را حتی در شب امتحان و یا کنکور کاهش دهید.
  •  

  •  برای داشتن یک برنامه ریزی مناسب می توانید به موارد زیر عمل کنید:
  • 1- همه ی افراد با یکدیگر تفاوت هایی دارند پس بهتر است با توجه به بهره ی هوشی، شرایط و امکانات و عادت های مطالعه شما برای خودتان، برنامه ریزی داشته باشید و از افراد دیگر پیروی نکنید. 
  • 2-می توانید از افرادی که دارای تخصص در این زمینه هستند و از روحیات شما آگاهی دارند برای ترتیب دادن یک برنامه استفاده کنید. 
  • 3- به ترتیب مطالعه دروس توجه داشته باشید، درس هایی را که به آنها کمتر علاقه دارید اول بخوانید. مخصوصا کنکوری ها می توانند پس از مطالعه ی دو درس اختصاصی حتما یک درس عمومی را مطالعه نمایند. 
  • امتحان
  • 4- وقتی در برنامه ریزی خود درسی را در ساعت معین مطالعه می کنید همیشه همین روند را ادامه دهید چرا که بعد از مدتی ذهن شما نسبت به آن موضوع شرطی شده و در آن ساعت درس مورد نظر را بهتر یاد می گیرید. 
  • 5- میزان یادگیری با مدتی که صرف آن می شود رابطه ی نزدیک دارد، پس توصیه می شود برای مطالعه در روزهای قبل از امتحان، وقت کافی را در نظر بگیرید و روز آخر را صرف دوره کردن مطالب کنید. 
  • 7- در برنامه ریزی حتما فرصتی کم را برای تفریح و انجام کارهای مورد علاقه اختصاص دهید. 
  • مطالعه امتحان:

  • 1- در ابتدا می توانید خود را به جای معلم خود قرار دهید. اگر به جای او بودید چه سوالاتی طرح می کردید؟! تجربه نشان داده اکثریت دانش آموزان سوالات را به خوبی پیش بینی می کنند. 
  • 2-سعی کنید ابتدا مطالب را از روی جزوه هایی که در کلاس تدریس شده مطالعه کنید. 
  • 3- سوالات سختی که قبلا موفق به حل آنها نشده اید، مشخص کنید تا در هنگام مطالعه ی امتحان دوباره حل کنید و بخوانید. 
  • 4- می توانید از اطرافیان بخواهید تا در فواصلی مشخص، از شما امتحان بگیرند تا خود را در شرایط آن قرار داده باشید. 
  • 5- مطالب دشوار را به قسمت های ساده تر و کوچک تری تقسیم کنید. 
  • 6- در طول امتحانات استفاده از تلویزیون و سایر سرگرمی ها را به حداقل ممکن برسانید. 
  • 7- مقدار خواب مورد نیاز 7 تا 8 ساعت است. برنامه ی روزانه ی خود را طوری تنظیم کنید که «بیش از این ساعت به خواب اختصاص پیدا نکند.»
  • 8- وجود آرامش ذهنی و عاطفی شرط اصلی مطالعه ی خوب است، تلاش کنید در خانه آرامش کافی برقرار باشد و از مسائلی که موجب اختلاف می شود اجتناب کنید. 
  • اضطراب امتحان:

  •  نوع خاصی از اضطراب است که به آن اضطراب عملکرد تظاهری می گویند. در اضطراب امتحان هر بار که فرد می خواهد امتحان بدهد دچار دلشوره، معده درد، عرق کردن، لرزش و ضربان تند قلب می شود. اصولا اکثر افراد به نوعی دچار اضطراب امتحان می شوند اما آگاهی از چگونگی مقابله با آن می تواند در جلوگیری از وقوع آن موثر باشد.
  •  برای خلاص شدن از اضطراب این توصیه ها را به کار ببندید:

  • الف- همواره باید به خدای بزرگ توکل کرد و هر کاری را با نام او شروع کرد زیرا یاد خدا آرامش دهنده ی دل های مضطرب است. 
  • ب- توانایی های خود را بشناسید و اعتماد به نفس خود را قوی کنید. 
  • ج- برنامه ی امتحانی را جایی نصب کنید و پس از هر امتحان روی آن را خط بکشید. این کار انگیزه ی بیشتری برای درس خواندن و احساس نزدیک شدن به پایان امتحانات به وجود می آورد. 
  • د- به امتحان با این دیدگاه نگاه کنید که انگار فرصتی پیدا کرده اید تا دانسته های خود را نشان دهید. جملات مثبت انتخاب کنید و دائم با خود تکرار کنید. مثل «من آرام و راحت هستم و همه چیز را می دانم». 
  • چه عواملي باعث اضطراب امتحان مي‌شود
  • ه- غلبه بر اضطراب امتحان یک مهارت است و به تمرین احتیاج دارد و یک شبه به دست نمی آید. اگر بتوانید با آن مقابله کنید و تحت کنترل خود در آورید در سایر مراحل تنش زای زندگی نیز حتما به دردتان می خورد. 
  • و- همانطور که قبلا گفته شد عوامل محیطی و اطرافیان نیز نقش بسزائی در این مساله دارند که در اینجا از خانواده ها و معلمان محترم نیز خواهشمندیم محیط مساعد و آرامی را چه در خانه و چه در جلسه ی امتحان برای دانش آموزان عزیز فراهم آورند تا اضطراب آنها کاهش پیدا کند. 
  • متذکر می شویم که اگر مساله ی اضطراب آنقدر در شما جدی است که از امتحان دادن عاجز می شوید، بهتر است با یک مشاور و روانشناس صحبت کنید. آنها می توانند روش هایی مانند آرام سازی(Relaxation) و تکنیک های تنفسی را به شما بیاموزند و به شما برای مقابله با اضطراب کمک کنند. 
  •  

  • شب امتحان:
  • تا این جا مواردی که به وسیله ی آن ها می توان از یک امتحان، سربلند بیرون آمد بیان شد، اما درمورد شب امتحان، مهمترین عاملی که باید درمورد آن رعایت شود، اطمینان و آرامش است. در شب امتحان حتما باید سعی شود از مطالعه ی جدی برای امتحان فردا خودداری شود، چون تا کنون هر چه آموخته اید، کافیست.
  • چرا که این زمان، تنها برای مروری گذرا روی یادگرفته های «قبلی» و اطمینان از دانستن آنهاست. همچنین در این زمان بهتر است از مشاجرات خانوادگی، رفت و آمدهای فراوان، حضور در مکان های شلوغ و پر سروصدا، دیدن و یا شنیدن بیش از حد برنامه های تلویزیونی و سایر عواملی که موجب اتلاف وقت و تشویش خاطر می شوند پرهیز شود.
  •  بهتر است این شب ها کمی زودتر به استراحت بپردازید تا روز بعد با شادی بیشتری در جلسه حضور یابید. صبج قبل از خروج از خانه، حتما صبحانه ی مناسب و یا غذای مختصر و مغذی صرف کنید. بدون تغذیه، مغز شما در انجام فعالیت های لازم مثل حل مساله دچار مشکل می شود. سعی کنید زودتر از خانه خارج شوید تا با خیالی آسوده به محل امتحان برسید. 
  • جلسه امتحان:

    به دانش آموز خود کمک کنید
  • در انتها، رعایت موارد زیر نیز می تواند در جلسه ی امتحان مفید واقع شود:
  • 1- به موقع سرجلسه ی امتحان بروید و پیش از آغاز امتحان، سر جای خود بنشینید. 
  • 2- به محض گرفتن ورقه ی امتحانی به خود قوت قلب بدهید و تلقین کنید که از عهده ی امتحان به خوبی بر می آیید. 
  • 3- ابتدا نگاهی اجمالی به سوالات بیندازید و حتما وقت را در نظر بگیرید. 
  • 4- با یاد و نام خدا پاسخ به سوال ها را آغاز کنید و اگر سوالات تشریحی است هر اطلاعاتی که در مورد سوال دارید بنویسید چون یک پاسخ ناقص، بسیار بهتر از ننوشتن پاسخ است ولی در امتحان تستی اگر پاسخ غلط دارای نمره ی منفی بود، نباید به سوالاتی که یقین ندارید، پاسخ دهید. 
  • 5- سوال را خوب و با دقت بخوانید تا مطمئن شوید که سوال چه چیزی را از شما می خواهد؟! 
  • 6- اگر پاسخ سوالی را نمی دانید هرگز روی سوال ترمز نکنید. زیرا این امر موجب اتلاف وقت و نگرانی شما می شود. کنار سوالاتی که پاسخ آنها را نمی دانید یک علامت (مثلاً -) و در کنار سوالاتی که فکر می کنید می توانید آنها را حل کنید ولی نیاز به زمان زیادتری دارند یک علامت دیگر (مثلا أ—) بزنید.پس از آنکه تمامی سوالات ساده را پاسخ دادید به سراغ سوالات (أ—) و(-) بروید و در کمال آرامش تا آنجا که می توانید پاسخ دهید. 
  • 7- با خط خوانا بنویسید و شکل ها را با دقت ترسیم کنید. اگر سوال چند قسمت دارد، بین سوالات حتما خط بکشید و آنها را از هم جدا کنید. در مجموع به نحوی بنویسید که تصحیح کننده از خواندن آن لذت ببرد و احساس خوبی داشته باشد. این موضوع قطعا در تصحیح برگه ی شما موثر خواهد بود. 
  • 8- اگر در جلسه ی امتحان دچار آشفتگی شدید، از تکنیک «وقفه ی آزمون»استفاده کنید. برای چند دقیقه امتحان را رها کنید و اعمال زیر را انجام دهید: پاها را کف زمین گذاشته و ستون فقرات خود را کاملا عمودی و صاف نگه دارید. نفس عمیقی بکشید، چند ثانیه نگه دارید و بعد به طور کامل و آرام بیرون دهید و تا سه بار تکرار کنید. 
  • 9- در پاسخ دادن سعی کنید بی خود حاشیه نروید. 
  • 10- قبل از دادن ورقه ی امتحان، نوشته های خود را مرور کنید. 
  • 11- هیچ عجله ای برای دادن ورقه نداشته باشید و تا آنجا که می توانید فکر کنید و تا پایان وقت صبر کنید. 


پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, :: 19:52 ::  نويسنده : موسی آبادی
  • برنامه ریزی برای امتحانات

    برنامه ریزی برای امتحانات
  • اگر برای امتحانات خود، با  تدبیر برنامه ریزی کنید تا نه تنها در طول سال،  بلکه برای امتحانات  هم آماده خواهید بود. هدف انسان به منزله چراغی است که راه را به او نشان می دهد و آن را به مقصود می رساند. برنامه زمانبندی برای دوره امتحانات باید بسیار منطقی و اصولی باشد.
  •  

    • برنامه ریزی:
  • روشی است به صورت گام به گام که برای انجام هر چه بهتر و به موقع فعالیت ها و بها دادن به وقت انجام می شود.
  • ما می توانید با یک برنامه ریزی مناسب :

  •  1- در وهله ی اول باعث ایجاد آرامش و اطمینان در وجود خود شوید. 
  • 2- به موقع، به مطالعه ی تمام دروس خود بپردازید. 
  • 3- اعتماد به نفس را در خود افزایش دهید. 
  • 4- علاقه و عادت به مطالعه را در خود افزایش دهید. 
  • 5- اضطراب و نگرانی از امتحان را حتی در شب امتحان و یا کنکور کاهش دهید.
  •  

  •  برای داشتن یک برنامه ریزی مناسب می توانید به موارد زیر عمل کنید:
  • 1- همه ی افراد با یکدیگر تفاوت هایی دارند پس بهتر است با توجه به بهره ی هوشی، شرایط و امکانات و عادت های مطالعه شما برای خودتان، برنامه ریزی داشته باشید و از افراد دیگر پیروی نکنید. 
  • 2-می توانید از افرادی که دارای تخصص در این زمینه هستند و از روحیات شما آگاهی دارند برای ترتیب دادن یک برنامه استفاده کنید. 
  • 3- به ترتیب مطالعه دروس توجه داشته باشید، درس هایی را که به آنها کمتر علاقه دارید اول بخوانید. مخصوصا کنکوری ها می توانند پس از مطالعه ی دو درس اختصاصی حتما یک درس عمومی را مطالعه نمایند. 
  • امتحان
  • 4- وقتی در برنامه ریزی خود درسی را در ساعت معین مطالعه می کنید همیشه همین روند را ادامه دهید چرا که بعد از مدتی ذهن شما نسبت به آن موضوع شرطی شده و در آن ساعت درس مورد نظر را بهتر یاد می گیرید. 
  • 5- میزان یادگیری با مدتی که صرف آن می شود رابطه ی نزدیک دارد، پس توصیه می شود برای مطالعه در روزهای قبل از امتحان، وقت کافی را در نظر بگیرید و روز آخر را صرف دوره کردن مطالب کنید. 
  • 7- در برنامه ریزی حتما فرصتی کم را برای تفریح و انجام کارهای مورد علاقه اختصاص دهید. 
  • مطالعه امتحان:

  • 1- در ابتدا می توانید خود را به جای معلم خود قرار دهید. اگر به جای او بودید چه سوالاتی طرح می کردید؟! تجربه نشان داده اکثریت دانش آموزان سوالات را به خوبی پیش بینی می کنند. 
  • 2-سعی کنید ابتدا مطالب را از روی جزوه هایی که در کلاس تدریس شده مطالعه کنید. 
  • 3- سوالات سختی که قبلا موفق به حل آنها نشده اید، مشخص کنید تا در هنگام مطالعه ی امتحان دوباره حل کنید و بخوانید. 
  • 4- می توانید از اطرافیان بخواهید تا در فواصلی مشخص، از شما امتحان بگیرند تا خود را در شرایط آن قرار داده باشید. 
  • 5- مطالب دشوار را به قسمت های ساده تر و کوچک تری تقسیم کنید. 
  • 6- در طول امتحانات استفاده از تلویزیون و سایر سرگرمی ها را به حداقل ممکن برسانید. 
  • 7- مقدار خواب مورد نیاز 7 تا 8 ساعت است. برنامه ی روزانه ی خود را طوری تنظیم کنید که «بیش از این ساعت به خواب اختصاص پیدا نکند.»
  • 8- وجود آرامش ذهنی و عاطفی شرط اصلی مطالعه ی خوب است، تلاش کنید در خانه آرامش کافی برقرار باشد و از مسائلی که موجب اختلاف می شود اجتناب کنید. 
  • اضطراب امتحان:

  •  نوع خاصی از اضطراب است که به آن اضطراب عملکرد تظاهری می گویند. در اضطراب امتحان هر بار که فرد می خواهد امتحان بدهد دچار دلشوره، معده درد، عرق کردن، لرزش و ضربان تند قلب می شود. اصولا اکثر افراد به نوعی دچار اضطراب امتحان می شوند اما آگاهی از چگونگی مقابله با آن می تواند در جلوگیری از وقوع آن موثر باشد.
  •  برای خلاص شدن از اضطراب این توصیه ها را به کار ببندید:

  • الف- همواره باید به خدای بزرگ توکل کرد و هر کاری را با نام او شروع کرد زیرا یاد خدا آرامش دهنده ی دل های مضطرب است. 
  • ب- توانایی های خود را بشناسید و اعتماد به نفس خود را قوی کنید. 
  • ج- برنامه ی امتحانی را جایی نصب کنید و پس از هر امتحان روی آن را خط بکشید. این کار انگیزه ی بیشتری برای درس خواندن و احساس نزدیک شدن به پایان امتحانات به وجود می آورد. 
  • د- به امتحان با این دیدگاه نگاه کنید که انگار فرصتی پیدا کرده اید تا دانسته های خود را نشان دهید. جملات مثبت انتخاب کنید و دائم با خود تکرار کنید. مثل «من آرام و راحت هستم و همه چیز را می دانم». 
  • چه عواملي باعث اضطراب امتحان مي‌شود
  • ه- غلبه بر اضطراب امتحان یک مهارت است و به تمرین احتیاج دارد و یک شبه به دست نمی آید. اگر بتوانید با آن مقابله کنید و تحت کنترل خود در آورید در سایر مراحل تنش زای زندگی نیز حتما به دردتان می خورد. 
  • و- همانطور که قبلا گفته شد عوامل محیطی و اطرافیان نیز نقش بسزائی در این مساله دارند که در اینجا از خانواده ها و معلمان محترم نیز خواهشمندیم محیط مساعد و آرامی را چه در خانه و چه در جلسه ی امتحان برای دانش آموزان عزیز فراهم آورند تا اضطراب آنها کاهش پیدا کند. 
  • متذکر می شویم که اگر مساله ی اضطراب آنقدر در شما جدی است که از امتحان دادن عاجز می شوید، بهتر است با یک مشاور و روانشناس صحبت کنید. آنها می توانند روش هایی مانند آرام سازی(Relaxation) و تکنیک های تنفسی را به شما بیاموزند و به شما برای مقابله با اضطراب کمک کنند. 
  •  

  • شب امتحان:
  • تا این جا مواردی که به وسیله ی آن ها می توان از یک امتحان، سربلند بیرون آمد بیان شد، اما درمورد شب امتحان، مهمترین عاملی که باید درمورد آن رعایت شود، اطمینان و آرامش است. در شب امتحان حتما باید سعی شود از مطالعه ی جدی برای امتحان فردا خودداری شود، چون تا کنون هر چه آموخته اید، کافیست.
  • چرا که این زمان، تنها برای مروری گذرا روی یادگرفته های «قبلی» و اطمینان از دانستن آنهاست. همچنین در این زمان بهتر است از مشاجرات خانوادگی، رفت و آمدهای فراوان، حضور در مکان های شلوغ و پر سروصدا، دیدن و یا شنیدن بیش از حد برنامه های تلویزیونی و سایر عواملی که موجب اتلاف وقت و تشویش خاطر می شوند پرهیز شود.
  •  بهتر است این شب ها کمی زودتر به استراحت بپردازید تا روز بعد با شادی بیشتری در جلسه حضور یابید. صبج قبل از خروج از خانه، حتما صبحانه ی مناسب و یا غذای مختصر و مغذی صرف کنید. بدون تغذیه، مغز شما در انجام فعالیت های لازم مثل حل مساله دچار مشکل می شود. سعی کنید زودتر از خانه خارج شوید تا با خیالی آسوده به محل امتحان برسید. 
  • جلسه امتحان:

    به دانش آموز خود کمک کنید
  • در انتها، رعایت موارد زیر نیز می تواند در جلسه ی امتحان مفید واقع شود:
  • 1- به موقع سرجلسه ی امتحان بروید و پیش از آغاز امتحان، سر جای خود بنشینید. 
  • 2- به محض گرفتن ورقه ی امتحانی به خود قوت قلب بدهید و تلقین کنید که از عهده ی امتحان به خوبی بر می آیید. 
  • 3- ابتدا نگاهی اجمالی به سوالات بیندازید و حتما وقت را در نظر بگیرید. 
  • 4- با یاد و نام خدا پاسخ به سوال ها را آغاز کنید و اگر سوالات تشریحی است هر اطلاعاتی که در مورد سوال دارید بنویسید چون یک پاسخ ناقص، بسیار بهتر از ننوشتن پاسخ است ولی در امتحان تستی اگر پاسخ غلط دارای نمره ی منفی بود، نباید به سوالاتی که یقین ندارید، پاسخ دهید. 
  • 5- سوال را خوب و با دقت بخوانید تا مطمئن شوید که سوال چه چیزی را از شما می خواهد؟! 
  • 6- اگر پاسخ سوالی را نمی دانید هرگز روی سوال ترمز نکنید. زیرا این امر موجب اتلاف وقت و نگرانی شما می شود. کنار سوالاتی که پاسخ آنها را نمی دانید یک علامت (مثلاً -) و در کنار سوالاتی که فکر می کنید می توانید آنها را حل کنید ولی نیاز به زمان زیادتری دارند یک علامت دیگر (مثلا أ—) بزنید.پس از آنکه تمامی سوالات ساده را پاسخ دادید به سراغ سوالات (أ—) و(-) بروید و در کمال آرامش تا آنجا که می توانید پاسخ دهید. 
  • 7- با خط خوانا بنویسید و شکل ها را با دقت ترسیم کنید. اگر سوال چند قسمت دارد، بین سوالات حتما خط بکشید و آنها را از هم جدا کنید. در مجموع به نحوی بنویسید که تصحیح کننده از خواندن آن لذت ببرد و احساس خوبی داشته باشد. این موضوع قطعا در تصحیح برگه ی شما موثر خواهد بود. 
  • 8- اگر در جلسه ی امتحان دچار آشفتگی شدید، از تکنیک «وقفه ی آزمون»استفاده کنید. برای چند دقیقه امتحان را رها کنید و اعمال زیر را انجام دهید: پاها را کف زمین گذاشته و ستون فقرات خود را کاملا عمودی و صاف نگه دارید. نفس عمیقی بکشید، چند ثانیه نگه دارید و بعد به طور کامل و آرام بیرون دهید و تا سه بار تکرار کنید. 
  • 9- در پاسخ دادن سعی کنید بی خود حاشیه نروید. 
  • 10- قبل از دادن ورقه ی امتحان، نوشته های خود را مرور کنید. 
  • 11- هیچ عجله ای برای دادن ورقه نداشته باشید و تا آنجا که می توانید فکر کنید و تا پایان وقت صبر کنید. 


دو شنبه 2 دی 1392برچسب:, :: 18:6 ::  نويسنده : موسی آبادی

اختلال ناخن جویدن چیست

 

اختلال ناخن جویدن چیست “

ناخن جویدن یکی از اختلالاتی است که اغلب در کودکان و گاهی بزرگسالان دیده می شود این عمل مانند انگشت مکیدن به طور ناخودآگاه صورت می گیرد یعنی افراد مبتلا به این اختلال هنگام جویدن ناخن متوجه عمل خود نیستند . بعضی از افراد به جویدن ناخن و بعضی دیگر به جویدن اطراف ناخن می پردازند و عده ای هم هر دو عمل را انجام می دهند .

اختلال ناخن جویدن چیست

اختلال ناخن جویدن چیست

شروع اختلال ناخن جویدن

احتمالاً این اختلال از ۴ یا ۵ سالگی شروع می شود ولی در سنین ۸ تا ۱۲ سالگی بیشتر دیده می شود . بر اساس تحقیقات انجام شده ناخن جویدن بیش از سایر اختلالات در میان دانش آموزان مدارس شایع است و این اختلال در بین دخترها بیشتر از پسرها است . بر اساس تعریف های پزشکی ،این عمل به افراد اجازه می دهد تنشهای عصبی خود را کاهش دهند و برایشان مثل آرامبخش عمل می کند این مشکل در افراد نشاندهنده نوعی اختلال ساده است که نوجوانان ناآرام با آن دست به گریبانند .

علت ناخن جویدن

گروهی از پزشکان بر این باورند که همیشه علت خاصی برای عادات گوناگون وجود ندارد، بلکه گاهی آنها رفتارهای آموخته شده ای هستند که تنها پیامدهای مثبت و خوشایندی برای کودک (و یا نوجوان) داشته اند. برای مثال، می توانید زمانی که دست فرزندتان به سوی دهانش بالا می رود، دقت کنید و محرک هایی را که موجب این عمل در کودک شده است بهتر ارزیابی کنید. شاید او در همان لحظه به کاری که باید انجام دهد و برایش مشکل است فکر می کند، می توانید خیلی ملایم از او بپرسید آیا می داند دستش را به دهان برده است ؟

از جمله دلایل رایجی که موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، آن است که درصدد کاستن از فشارهای عصبی و تنش های روزانه خود هستند. آنها از این طریق سعی می کنند با هیجانات و بحران های عاطفی درونی شان به مقابله برخیزند. از این رو گروهی از روانشناسان بر این باورند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها مفری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است. همه ما لحظات بحرانی و ناخوشایندی را در زندگی تجربه کرده ایم و شدیداً تحت تاثیر شرایط ناگوار قرار گرفته ایم. برای کاستن از تنش های روزانه به افراد بالغ توصیه می شود از روش های کاهش استرس و اضطراب، آرام سازی عضلانی،پیاده روی، یوگا و حرکات ورزشی آرام استفاده کنند. اما کودکان برای آرام سازی هیجانات تندشان روش های خاص خودشان را دارند.

گاهی والدین تصور می کنند که یک کودک چرا باید فشار عصبی داشته باشد؟ آیا مگر دوران کودکی دوران فراغت، بازی و بی خیالی نیست؟ اگر کودکی بنا به دلایلی عصبی، تندخو و پریشان شود، این موضوع ناشی از خطا و اشتباه والدین و اطرافیان اوست ؟ پاسخ هر دو سئوال «منفی» است.

دوران کودکی همچون بزرگسالی، توام با استرس ها و فشارهای روانی گوناگونی است. بزرگ شدن کاری بس دشوار و مشکل است.

والدین نمی‌توانند و به عبارتی نباید جلوی تمامی فشارها و نگرانی های زندگی را برای کودک بگیرند. هر کودک باید سعی کند روشی برای کاستن از بار هیجانات و عواطف تند خود انتخاب کند که هم موجب راحتی و آرامش خیال او شود و هم مورد قبول خانواده، اجتماع و شخصیت خود او باشد.

کودکانی که ناخن های خود را می جوند : بی قرار ، مضطرب و … دارای انرژی زیادند و به طوریکه حتی در خواب نیز آرامش ندارند . این افراد مضطرب و عصبی در موقع صحبت کردن یا انتظار کشیدن با انگشتان خود و یا با وسیله ای دیگر بازی می کنند . عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که سوء تغذیه و کمبود ویتامین آ در بعضی از کودکان ، آنان را دچار حالت عصبی می کنند که این امر موجب جویدن ناخن شود توسط فرد عصبی می شود .

ترس و دلهره از علتهای دیگر این اختلال است .کودکانی که شاهد درگیری والدین خود هستند یا هنگام امتحانات مدرسه یا درس رسیدن معلم یا هنگام دیدن فیلم ترسناک ، دچار ترس و دلهره می شوند که برای تسکین خود ، ناخودآگاه شروع به جویدن ناخن می کنند همچنین این عمل در کودکانی که والدینشان ناآگاهانه و به بهانه های مختلف در آنها ایجاد ترس می کنند زیاد دیده می شود به عنوان مثال وقتی والدین به کودک خود می گویند اگر گریه یا اذیت کنی می گویم لولو تو را بخورد یا ترساندن او از دکتر و آمپول از شیوه های غلطی است که والدین برای ساکت کردن کودک اعمال می کنند . این شیوه های غلط می تواند سبب اختلالات زیادی از جمله ناخن جویدن شود .

چنانچه یک یا هر دو والدین ، عادت به ناخن جویدن داشته باشند احتمال آن که کودک آنها نیز به این عادت مبتلا شود بیشتر از کودکانی است که والدین آنها دچار این اختلال نیستند . کودکان می آموزند و می بینند که پدر و مادر آنها به هنگام ناراحتی این عمل ( جویدن ناخن ) را انجام می دهد از این رو یاد می گیرند برای رفع ناراحتی خود به این عمل بپردازند . بعضی از کودکان نیز این عمل را از دستان خود تقلید می کنند زیرا نفوذ دوستان بسیار زیاد است و ممکن است کم کم تحت تاثیر دوست خود قرار گیرد .

پیشگیری از جویدن ناخن

اولین باری که متوجه می شوید کودکتان ناخنهایش را می جود ، می توانید قبل از آنکه به یک عادت ریشه دار و تثبیت شده تبدیل شود ، یک برنامه پیشگیری عادت را جهت ترک این رفتار شروع نمایید . می توان با کوتاه کردن ناخنهای کودکتان از بروز این عمل جلوگیری کنید . ناخن های زبر و ناهموار کمتر کودک را جهت انجام این عادت اغوا می کند البته باید دانست سرزنش کردن یا مورد تمسخر قرار دادن کودکی که تازه ناخن جویدن شروع کرده می تواند انجام این عادت را افزایش دهد .

بنابراین قبل از شروع هرگونه کشمکش که عملاً باعث شکست شما می شود ، سعی کنید از جهت دیگری به این مسئله نزدیک شوید به عنوان مثال می توان از روش تمجید استفاده کنید ، زمانی که کودکتان با دستهایشان کاری سودمند و سازنده انجام می دهند به آنها توجه کنید و به آنان بگویید از اینکه می بینید ناخنهایشان را نمی‌جوید ، شاد و خوشحال هستید و زمانی که این عادت را انجام می دهند ، آنان را نادیده بگیرید . همچنین می توانید برای کودکان من بالاتر ( حداقل ۵ ساله ) کار را با یک بحث متقاعده کننده درباره مضرات ناخن جویدن شروع کنید . به کودکان نشان دهید زمانی که ناخن زیاد جویده شود چقدر می تواند دردناک باشد ، به آنها بگویید که ناخن های جویده شده به ظاهر دستها صدمه می زند و کودکانی که دچار این عادت هستند زمانی که بزرگ شدند در پیش دوستانشان احساس خجالت خواهند کرد زیرا ناخن هایشان خیلی کوتاه و کلفت به نظر خواهد رسید !

روش درمان

بعضی از مادران می ترسند که جویدن ناخن سبب ناراحتی معده و بیماری کودکشان شود همچنین خوردن اطراف ناخن جلوه بدی دارد بنابراین به روشهای مختلف مانند : سرزنش ، تهدید ، تنبیه ، بستن و مالیدن مواد تلخ و بدمزه به انگشتانی که ناخن هایش جویده می شود متوسل می شوند تا کودک این عادت را ترک کند . اما باید دقت کنیم این اعمال نه تنها باعث ترک عادتش نشده بلکه او بیشتر به این عمل پرداخته و احتمالاً اختلالات دیگر نیز شده است . والدین باید بدانند جویدن ناخن ناخودآگاه و تحت فشار عصبی یا برحسب عادت صورت می گیرد و باید با توجه به علل و رفع آنها به درمان آن پرداخت پس والدین باید چه کارهایی انجام بدهند :

اول از همه باید به دنبال علت پرداخت که چه علتی باعث این عمل در کودک شد همچنین نباید انتظار داشته باشیم که یکباره این عادت ترک شود بلکه قدم به قدم باید جلو رفت .

چون ناخن جویدن ناخودآگاه و بر اثر فشار اضطراب درونی صورت می گیرد لذا باید عامل اضطراب را از میان برد .

اوقات فراغت فرد مبتلا را با فعالیتهای مورد علاقه او از جمله فعالیتهای هنری ، ورزشی پر کنید ، این فعالیتها می تواند در کم کردن و ترک این عادت موثر باشد .

هر بار که کودک در ترک عادتش موفقیتی بدست آورد او را تشویق کنید و این امر باعث می شود که در ترک عادتش تشویق شود .

کودک را به خاطر این عمل نترسانید و یا تنبیه نکنید و یا اینکه از داروهای تلخ و فلفل استفاده نکنید زیرا این اعمال باعث احساس گناهکاری و اضطراب در فرد می شود و باعث بیشتر شدن این عمل می شود و یا حتی ممکن است باعث بوجود آمدن اختلالات دیگر شود .

در مورد پیامدهای مثبت و منفی عادت ناخن جویدن ، با کودک صحبت کنید . با قرار دادن آینه در مکان هایی که کودک بتواند خودش را در حال ناخن جویدن ببیند ، آگاهی او را بالا ببرید و روش درمان بدین صورت است که :

هر صبح و عصر پنج دقیقه را به انجام دادن این عادت در جلوی آینه اختصاص دهید . به کودکتان یاد بدهید در حالی که به آرامی دستهایشان را به طرف دهانشان می برند و شروع به ناخن جویدن می کنند خودشان را تماشا کنند زیرا ناخن جویدن عملی است که نمی‌توانید خودتان را در حین انجام آن ببیند . بنابراین ، این تمرین به کودکتان کمک می کند تا بفهمند که در چشم دیگران چگونه به نظر می آیند ، وقتی این تمرین را کودکان انجام می دهند باید آنان را متقاعد سازید تا با صدای بلند بارها و بارها بگویند که دیگر نمی‌خواهند بیشتر از این مرتکب این عمل شوند .

روش دیگر درمان این است که دقیقاً تشخیص دهید که کودکتان چه زمانی ناخن جویدن را شروع می کند ، سپس رفتارهای جدید را جایگزین آن کنید مثلاً به جای اینکه شروع به جویدن ناخن بکند به مدت یک دقیقه دستش را تکان دهد و یا شروع به نوشتن کند و یا نقاشی بکند و کارهای شبیه به آن انجام دهد.

در آخر باید به این نکته اشاره کنیم که عادت ناخن جویدن سریع از بین نمی‌رود و احتیاج به زمان دارد.

کمک های والدین و مربیان

والدین و اعضای موثر خانواده کودک برای درمان و کمک به کودکانی که عادت به جویدن ناخن های شان دارند، روش های گوناگونی برمی گزینند. گروهی از آنها با ساده ترین عادت ناخوشایند فرزندشان چنان عصبانی و خشمگین می شوند که با شدیدترین شیوه های تربیتی درصدد مقابله با آن برمی آیند. در حالی که گروهی دیگر صبورانه و با ملایمت آرامش خود را حفظ می کنند و سعی دارند روند تشخیص، درمان و بهبودی فرزندشان را پی بگیرند و با همکاری ها و حمایت های خود مانع از تشدید اوضاع شوند.

در بسیاری از موارد اگر والدین و اعضای موثر خانواده عادت ناپسند فرزندشان را تا مدتی نادیده بگیرند، پس از مدتی آن عادت به کلی از بین خواهد رفت؛ زیرا یا کودک نیازی به تکرار و استمرار آن ندارد و یا این که به تدریج بر اثر آن رشد و تحول کودک کاهش خواهد یافت و به کلی از یاد خواهد رفت.

به طور کلی چنانچه کودک عادتی دارد که مادر و پدر درصدد کاهش آن هستند، می توانند با استفاده از روش های ساده زیر موجب کاهش و قطع آن شوند.

۱ _ سعی کنید حواس کودک را پرت کنید. زمانی که درمی یابید کودک مترصد جویدن ناخنش شده است، با او صحبت کنید (بازی های کلامی بهترین روش به حرف گرفتن کودک است)، اسباب بازی به دست های او بدهید تا دست هایش درگیر بازی با آن شود و فکر ناخن جویدن به سرش نزند.در مواردی این روش ها موثر واقع می شوند و در مواردی نیز کارایی چندانی ندارند؛ در این صورت بهتر است با کمی دقت و توجه نسبت به محرک های گوناگونی که می تواند مانع از عمل جویدن ناخن در کودک شود، پیدا کنید و آنها را به کار ببرید.

۲ – در مواردی بهترین کاری که والدین در مقابل این عادت فرزندشان می توانند انجام دهند، آن است که هیچ عکس العملی نشان ندهند. انتقاد، اوقات تلخی، ریشخند کردن، تذکرهای ممتد (تو مثل نی نی کوچولوها مدام دستت در دهانت است)، یا تهدید و سرزنش کردن (مریض می شوی، دست هایت زشت می شوند)، هیچ تاثیری در کاهش این عادت ندارند.آنها باید از روش های حمایتی همه جانبه استفاده کنند؛ زیرا والدین نزدیک ترین افراد زندگی کودک هستند که می توانند او را در این کار کمک و هدایت کنند.اگر آنها برای کاستن از عادات ناخوشایند فرزندشان از روش های تند و خشونت آمیز استفاده کنند، نه تنها موجب کاهش آن عادت نخواهند شد، بلکه فشار عصبی بیشتری هم بر کودک وارد می آورند.

والدین و مربیان می توانند با الگو قرار دادن خود و آموزش روش های آرام سازی، ورزش های ساده و گوناگونی را به فرزندشان یاد بدهند.برای مثال همگی روی زمین بنشینند، نفس های طولانی بکشند، تصورات آرام بخشی در ذهن خود مرور کنند و با حفظ آرامش عضلانی خود سعی کنند شیوه های کاهش فشار عصبی را به فرزندانشان بیاموزند.

۳ _ بنشینید و خیلی آرام درباره ناخن های فرزندتان با او صحبت کنید. از آنجایی که کودکان مایلند توجه، محبت و حمایت مادر و پدر خود را هیچ گاه از دست ندهند، تلاش می کنند که با انجام خواسته های آنان رضایتشان را جلب کنند.

به او بگویید؛ اگر ناخن هایش را بجود، انگشتان نازیبایی خواهد داشت و نمی‌تواند آنها را به سایرین نشان دهد.

از او بپرسید؛ در چه مواقعی شروع به جویدن ناخن می کند؟ شاید او دلیل بخصوصی را برای این کار توضیح دهد. به او بگویید؛ زمانی که متوجه این عمل او شوید، با گفتن کلمه و یا عبارت خاصی حاضرید به او یادآوری کنید که دست از جویدن ناخن بردارد.

به او بگویید که قصدتان آشوب به پا کردن و جر و بحث با او نیست؛ بلکه تنها قصد دارید به او کمک کنید.

فکر نکنید که او عمداً شروع به جویدن ناخن می کند. این کار برای او به صورت عادتی مستمر درآمده است که احتمالاً قادر نیست جلوی خودش را بگیرد. اگر او واقعاً دوست دارد که عادتش را ترک کند، شما می توانید به او در این کار کمک کنید.

آیا وقتی که کودک شروع به جویدن ناخن می کند و شما به او تذکر می دهید، باز هم دستش را در دهان می گذارد و یا دستش را با سر آستینش می پوشاند؟ به او بگویید زمانی که یکی از دست هایش را برای جویدن ناخن بالا می آورد، سعی کند با دست دیگرش آن را بگیرد و مانع از بالا رفتن آن شود.

۴ – والدین می توانند از روش های رفتاردرمانی (دادن ستاره و یا برچسب های عروسکی به کودک) استفاده کنند. بر طبق این روش ها، هر روزی که کودک ناخنش را نجود، ستاره ای به عنوان پاداش به او می دهند و چنانچه بتواند تعداد این ستاره ها را به ۱۰ برساند، جایزه و پاداشی دریافت خواهد کرد که موجب تقویت رفتار خوشایند او (یعنی نجویدن ناخن) می شود. برای دختران خردسال، شاید بهترین پاداش مرتب کردن ناخن ها و لاک زدن و یا ستاره زدن بر روی ناخن هایش باشد.

۵ _ یکی دیگر از روش های مقابله با ناخن جویدن کودکان، استفاده از دستکش های تزئینی است. گروهی از کودکان زمانی که انگشتان شان را می بینند، به این کار مشغول می شوند. در حالی که اگر انگشتان آنها در دستکش باشد، هم متوجه قول خود می شوند و هم محرکی خارجی آنان را از این کار بازمی دارد.

۶- سعی کنید نگرش و دیدی مثبت، سازنده و شفاف نسبت به حل مشکل کودک داشته باشید. اگر هدف شما خاموش ساختن عادتی ناخوشایند در فرزندتان است، بهتر است آن را ملایم و واضح برای او توضیح دهید. سرزنش کردن و تنبیه کودکی که عادت به جویدن ناخن هایش دارد، نه تنها روش مقابله مناسبی برای درمان آن نیست، بلکه کودک را عصبی تر و لجوج تر می کند و همین امر موجب تشدید این عمل در کودک می شود. بهتر است قبل از آن که والدین درصدد درمان و بهبودی کودک برآیند، سعی کنند عوامل مختلفی را که می تواند در تشکیل و تثبیت این عادت در فرزندشان موثر باشد، بررسی نمایند.

برای مثال، چه مدت است که کودک شروع به جویدن ناخن کرده است؟ آیا این رفتار او عکس العملی نسبت به فشارها و استرس های عصبی است؟ (آیا والدین مشاجرات طولانی دارند؟ آیا اخیراً کودک بیمار بوده است؟ و …) اگر چنین است، جای امیدواری است که با تغییرات و آرام سازی محیط این عادت خود را ترک کند.

آیا مدت ها است که او این عادت را دارد و آیا تاثیری بر روند زندگی عادی روزانه او (روابط خانوادگی، دوستان، آموزگاران مدرسه، جمع همکلاسی ها و…) گذاشته است؟ آیا کودک در شرایطی خاص (مکان و زمان به خصوصی) مشغول ناخن جویدن می شود؟

برای مثال، هنگام تماشای تلویزیون، نشستن در اتومبیل، بازی با همسالان و … در نظر داشته باشید تشخیص زمانی که کودک ناخن می جود و یا نمی‌جود، در انتخاب شیوه درمان می تواند نقش مهمی داشته باشد.

۷ _ زمانی که فرزندتان رفتارهای خویشتن دارانه از خود نشان می دهد، حتماً او را مورد توجه، محبت و حمایت خود قرار دهید. برای مثال، اگر دخترتان سعی می کند کمتر ناخن هایش را بجود، برایش لاک و یا انگشتری بگیرید که بتواند با نشان دادن آن به دیگران، تشویق شود عادت خود را کاملاً ترک کند و یا هنگامی که پسرتان درصدد ترک عادت ناخن جویدنش برمی آید، حتماً او را با خواندن داستان های مورد علاقه اش، پارک بردن، نقاشی کشیدن و… سرگرم سازید و علت تشویق های خود را برایش توضیح دهید.

از آنجایی که هر عادتی برای این که کاملاً در کودک تثبیت شود، زمان می خواهد، طبیعی است که برای ترک آن هم، زمان لازم است. در بیشتر موارد، یک عادت چندان طول نمی‌کشد که عادت به حساب آید؛ زیرا ممکن است حاصل یک مشکل و یا بیماری جسمی باشد. برای مثال زمانی که کودکی مدام بینی اش را می مالد، شاید خشکی و یا مجروح شدن مخاط بینی عامل اصلی این رفتار کودک است، و یا کودکی که مدام شست خود را می مکد، شاید دچار اضطراب و پریشانی مفرط باشد.

ترک این عادت بسیار مشکل است. در کودکان شیوع بیشتری دارد که اکثراً با افزایش سن برطرف می‌شود. اما وجود این عادت دربالغین با بیماریهای اضطرابی مرتبط است. جویدن ناخنها نه تنها نمای ظاهری ناخن را تغییرمی‌دهد، بلکه موجب انتقال باکتری‌ها از دست به دهان و بر عکس می‌شود. همچنین با آسیب پوست اطراف ناخن، امکان نفوذ و گسترش باکتریها به داخل آن فراهم می‌آید.

 


دو شنبه 2 دی 1392برچسب:, :: 17:59 ::  نويسنده : موسی آبادی

کمک به کودکان برای غلبه بر ترس

غلبه بر ترس,غلبه بر ترس کودکان, غلبه بر ترس کودک

 ترس کودکان کاملا طبیعی است. تشویش و نگرانی نیز احساسی کاملا نرمال است که ما را از موقعیت های خطرناک دور می کند.
کودکان اصولا از مسایل مشخصی همچون حشرات، سگ، تاریکی یا صداهایی بلند همچون صدای جاروبرقی می ترسند. بعضی از آنها از موقعیت های جدید و ملاقات با افراد جدید می ترسند. اما ترس کودکان هنگامی که احساس امنیت می کنند به طور کامل از بین می رود.
چگونه می توان ترس کودکان را کاهش داد؟
راهکارهایی که در ادامه ذکر می کنیم شاید موثر باشند اما نباید انتظار داشته باشید کودک شما بتواند در لحظه بر ترس های خود غلبه کند. اینکه کودک بتواند بر ترس خود غلبه کند ماه ها و شاید حتی یک سال طول بکشد. این کاملا طبیعی است مسایلی که کودکتان را می ترساند و همه فکر و ذکر او را مشغول کرده است را در نقاشی یا بازی خود نشان دهد و بی مورد درباره آنها صحبت کند.
•    به ترس های او نخندید
شاید مسایلی که فرزندتان را می ترساند برای شما بی ارزش و خنده دار باشد اما برای او کاملا جدی و واقعی است. هنگامی که او از چیزی همچون صدای فلاش تانک یا موجودات خیالی می ترسد او را تحقیر نکنید یا به او نخندید. سعی کنید به او دلداری دهید که احساس ترس او را درک کرده اید. اگر به او این تسلی و خاطر جمعی را بدهید او متوجه می شود ترسیدن امری طبیعی است و باید تلاش کند تا بر آن غلبه کند.
متقاعد کردن کودک برای اینکه دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد، نتیجه عکس می دهد. اگر به او بگویید: «نگران نباش. سگ که ترس ندارد» در واقع او را غمگین و نگران کرده اید. به جای آن به او احساس امنیت و خاطرجمعی بدهید و بگویید: «می دانم که سگ باعث ترسیدن تو شده است. بیا با هم از کنار او رد شویم. اگر دوست نداری می توانم او را نگه دارم تا از اینجا رد شوی.»
•    محبت کردن
به اصطلاح وسایل آرام کننده  همچون بالش کهنه یا عروسک – می تواند به کودکان کمک کنند تا بر ترس خود غلبه کنند. وسایلی مشابه اینها به کودک احساس نزدیکی و اطمینان می بخشند – به ویژه زمانی که شما مجبور به ترک او هستید و نمی توانید در کنارش باشید.
این گونه وسایل به کودک کمک می کنند تا راحت تر با ترس های خود همچون ترس از افراد جدید، حضور در زمین های بازی گروهی یا ملاقات با دکتر کنار بیاید. بنابراین، به کودک خود اجازه دهید بالش یا عروسک آرامش‌بخش خودش را همراه داشته باشد. مطمئن باشید او از 4 سالگی به بعد این وسایل را کنار خواهد گذاشت و به دنبال روش های دیگری برای کم کرد ترس خود خواهد بود.
•    توضیح مسایل
برخی از کودکان با شنیدن توضیحات منطقی و تشریحی در مورد آنچه او را ترسانده است، می توانند بر ترس خود غلبه کنند. به طور مثال، هنگام کار کردن فلاش تانک به کودک خود توضیح دهید آب توالت به طور کامل پایین کشیده می شود اما کودکان یا اردک ها را نمی تواند پایین بکشد. یا مثلا به او بگویید صدای بلند آمبولانس برای این است که دیگران متوجه آمدن آن بشوند و راه را برایش باز کنند.
شنیدن توضیحات برای برخی از کودکان حس امنیت و خاطرجمعی دارد. به کودک خود توضیح دهید با اینکه جاروبرقی همه آلودگی ها و زباله را به داخل می کشد اما نمی تواند عروسک، اسباب بازی یا انگشت پای پدرشان را ببلعد. یا قدم زدن هنگام غروب ترس تاریکی را در کودک از بین می برد. یا اگر کودک از آرایشگاه می ترسد از آرایشگر بخواهید تا موهای شما یا بخش کوچکی از آن را قیچی بزند تا کودک باور کند قیچی به او آسیب نمی رساند.
اگر تجربیات قدیم کودک باعث ترس او شده اند – مثلا واکسن زدن هفته قبل باعث ترس او از مطب دکتر شده است – ساده از کنار آن عبور نکنید. البته خیلی هم مساله را بزرگ نکنید. خیلی آرام و منطقی برای او توضیح دهید که واکسن یا آمپول ابتدا کمی درد و سوزش دارد اما خیلی زود از بین می رود و شما می توانید پس از آن با هم بیرون بروید و خوش بگذرانید. این وعده تفریح تا حدی حواس او را از ترس پرت می کند.
می توانید در فاصله ای امن به کودک در مورد مسایل خطرناک توضیح دهید. به طور مثال، اگر از حیوانات می  ترسد او را به باغ وحش ببرید تا زندگی و غذا خوردن آنها را از نزدیک ببیند. روش کمک کننده دیگر این است که برای کودک خود داستانی از کودکی تعریف کنید که ترس مشابه داشته است و توانسته بی مشکل از آن عبور کند.
•    حل مشکل با کمک یکدیگر
اگر کودک شما از تاریکی می ترسد، هنگام شب با هم به اتاق او بروید. یکی دیگر از راهکارهای غلبه بر این ترس کمک گرفتن از گارد محافظ (همچون یک عروسک)، تفنگ آبپاش یا جمله ای جادویی است که هیولای ذهن کودک را از آنجا دور کند.
با سعی و خطاهای مستمر شما و کودکتان با هم، می توانید احساس قدرت و کنترل بر ترس را در او افزایش دهید.
•    تمرین در طول بازی
اگر کودک از دکتر می ترسد، شاید بازی در نقش دکتر یا وسایل پزشکی اسباب بازی بتواند تا حدی به او کمک کند. برخی از کودکان با در دست داشتن اسباب بازی وسایل پزشکی خود خیلی راحت تر و با ترس کمتر به مطب پزشک می روند. اگر کودک شما از روبه رو شدن با غریبه ها می ترسد، می تواند با داشتن برخوردهای مشابه با عروسک ها یا حیوان های اسباب بازی خود تا حد زیادی بر این ترس غلبه کند.
•    ترس های خود را جلوی او بروز ندهید
اگر کودک شما ببیند از دیدن سوسک یا عنکبوت حسابی ترسیده و عرق کرده اید، یا هنگام رفتن به دندان پزشکی حس بدی دارید، او نیز باور می کند این مسایل ترسناک هستند و حتما از آنها خواهد ترسید. بنابراین سعی کنید ترس های خود را از بین ببرید یا دست کم جلوی کودک آنها را بروز ندهید.
اشکالی ندارد به کودک خود اعتراف کنید دوست ندارید دندانپزشکی بروید اما برای سلامت دندان های خود مجبور به رفتن هستید.
مراقب این زنگ خطرها باشید
هنگامی که ترس کودک روی فعالیت های روزانه او تاثیر می گذارد، مثلا حمام نمی رود چون از آب می ترسد یا از ترس روبه رو شدن با سگ بیرون نمی رود، زنگ خطری برای شماست و باید حتما با پزشک کودک خود در این رابطه مشورت و مشکل او را مطرح کنید. به ویژه اگر این ترس ها به مرور زمان بیشتر می شوند. شاید کودک شما دچار فوبیا (ترس غیرمنطقی زیاد و پایدار) یا نوعی ناهنجاری تشویشی داشته باشد.
حتی اگر ترس کودک زیاد است و به راحتی آرام نمی شود نیز باید به پزشک متخصص مراجعه کنید. 



دو شنبه 2 دی 1392برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : موسی آبادی
سرچشمه ی اضطراب در کودکان
سرچشمه ی اضطراب در کودکان
سرچشمه ی اضطراب در کودکان

 

رهايم نكن !

والدین می‌‌دانند که هر کودک تا اندازه‌ای ترس و اضطراب در خود دارد. با این حال، والدین نمی‌دانند که این ترس و اضطراب از کجا سرچشمه می‌گیرد. آنها به دفعات سوال می‌کنند:
«چرا بچه من این قدر وحشتزده است؟ او که دلیلی برای ترس خود ندارد.» پدری تا آنجا پیش رفت که به کودک مضطرب خود بگوید:
«این حرف‌های کاملاً پوچ را تمام کن. خودت می‌دانی که کاملاً خوش هستی.»
شاید مفید واقع شود که برخی از سرچشمه‌های اضطراب در کودکان را توصیف کنیم و چند طریق برای غلبه بر اضطراب ارائه بدهیم.
می توان سرچشمه های اضطراب را اینها دانست :
  • اضطراب و ترس ناشی از از رها شدن
  • اضطراب ناشی از احساس گناه
  • اضطراب ناشی از انکار استقلال و موقعیت کودک
  • اختلاف بین پدر و مادر، یکی دیگر از سرچشمه‌های اضطراب
  • اضطراب ناشی از دخالت در فعالیت‌های بدنی کودک
  • اضطراب ناشی از پایان زندگی 
    در این مقاله اضطراب ناشی از رها شدن را مورد بررسی قرار می دهیم و در سلسله مقالات دیگر به بررسی دیگر سرچشمه های اضطراب در كودكان خواهیم پرداخت :
    بزرگترین ترس کودک این است که والدین او را دوست نداشته باشند و رهایش کنند. چنانکه «جان اشتین بک» آن را به‌طور برجسته‌ای در کتاب «شرق بهشت» نشان می‌‌دهد: 
    «بزرگترین وحشتی که یک کودک می‌تواند داشته باشد این است که دوست داشته نشود، و طرد شدن ، دوزخی است که از آن وحشت دارد... و طرد شدن خشم را با خود می‌آورد و خشم ، نوعی جنایت را که شکل انتقام دارد با خود می آورد ...
    هرگز نباید کودکی را با طرد کردن تهدید کرد. چه به عنوان شوخی و چه به عنوان خشم، نباید به کودک هشدار داد که طرد خواهد شد.
    بارها در خیابان یا در سوپر مارکت، از دور می‌شنویم که مادری خشمگین به کودک خود که وقتش را تلف کرده است جیغ زنان می‌گوید:
    « اگر همین الآن نیایی اینجا، همین جا ولت می‌کنم و می‌روم.»
    این نوع گفتار، ترس همیشه در کمین رها شدن را بر خواهد انگیخت و کودک را بیش از پیش در خیال تنها رها شدن در دنیا فرو خواهد برد.
    زمانی که اتلاف وقت کردن کودک را نمی‌توانیم تحمل کنیم، بهتر است دستش را بگیریم و او را با خود بکشیم تا اینکه با سخنان خود او را تهدید کنیم.
    بعضی از کودکان اگر از مدرسه به خانه باز گردند و مادرشان را در خانه نیابند، به وحشت می‌افتند. اضطراب خاموش آنها از رها شدن ، خیلی زود بیدار می‌شود. بهتر است مادر از طریق یک نوار ارزان قیمت ضبط صوت یا با استفاده از یک یادداشت، برای کودک پیغام بگذارد و جایی را که رفته است به کودک اطلاع بدهد. [در صورت استفاده از روش دوم، در نظر داشته باشید که نوشته را در جایی قرار دهید که کودک یقیناً متوجه آن بشود] روش نخست بویژه در مورد کودکان خردسال مفید واقع می‌شود. صدای ملایم والدین و سخنان محبت‌آمیزشان، کودکان را توانا می‌سازد که جدایی‌های موقتی را بدون اضطراب بیش از اندازه تحمل کنند. [در صورت استفاده از این روش، بخاطر داشته باشید که کودک بایستی از قبل از برنامه شما آگاهی داشته باشد] 
    هنگامی‌ که فراز و نشیب‌های زندگی ، ما را به اجبار از کودکان خردسال‌مان جدا می‌کند، باید برای این جدایی زمینه‌سازی کرد. برای بعضی از والدین دشوار است به کودک بفهمانند که آنها برای عمل جراحی، تعطیلات، یا برای انجام وظیفه‌ای اجتماعی از خانه دور خواهند بود. آنها به خاطر ترسی که از عکس‌العمل کودکشان دارند، هنگام شب یا وقتی که کودک‌شان در مدرسه است، یواش از خانه خارج می‌شوند و یکی از خویشاوندان و یا یک پرستار بچه را در خانه می‌گذارند که موقعیت را برای کودکشان توضیح دهد.
    مادر دو قلوهای سه ساله بایستی تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت. جوی از آشفتگی و هیجان خانه را در برگرفته بود، ولی به‌ بچه‌ها چیزی از موضوع گفته نشد. مادر صبح روزی که قرار بود در بیمارستان بستری شود، زنبیل خرید خود را در دست گرفت و وانمود کرد که می‌خواهد برای خرید به سوپر مارکت برود. او خانه را ترک کرد و تا سه هفته بازنگشت.
    در طول این مدت بنظر می‌رسید که بچه‌ها مثل گل پژمرده و پلاسیده شده‌اند. توضیحاتی که پدر می‌‌داد موجب تسلی خاطر آنها نمی‌شد. آنها هر شب با گریه به خواب می‌رفتند. در طول روز، آنها بیشتر وقتشان را جلوی پنجره می‌ایستادند و منتظر می‌شدند که مادر از راه برسد.
    اگر کودکان را از قبل برای دوری از مادر آماده سازیم، آنها خواهند توانست که فشار ناشی از این جدایی را آسان تر تحمل کنند. 
    مادر پسركی سه ساله ، دو هفته پیش از آنکه در بیمارستان بستری شود، درباره این مسئله با او صبحت کرد. پسرك علاقه کمی از خود نشان داد، اما مادر فریب فقدان حس کنجکاوی او را نخورد و گفت: «بیا با هم این بازی" مادر دارد به بیمارستان می‌رود" ، را بازی کنیم.» مادر چند تا عروسک تهیه کرد (او آنها را قبلاً به همین خاطر خریده بود). این عروسک‌ها باید نقش اعضای خانواده ، پزشک، و پرستار را ایفا می‌کردند. مادر در حالی که عروسک‌ها را با دست جابجا می‌کرد و به جای آنها حرف می‌زد، چنین گفت:
    «مامان دارد می‌رود بیمارستان تا خوب بشود. مامان خانه نخواهد بود. پسرك از خودش می‌پرسد که پس مامان من کجاست؟ مامان کجاست؟ اما مامان خانه نیست. تو آشپزخانه نیست. تو اتاق خواب نیست. تو اتاق نشیمن هم نیست. مامان تو بیمارستان است، رفته آقای دکتر را ببیند و حالش خوب بشود. پسرك گریه می‌کند، مامانم را می‌خواهم. من مامانم را می‌خواهم. اما مامان رفته بیمارستان تا خوب خوب بشود. مامان پسرش را دوست دارد. مامان هر روز دلش برای او تنگ می‌شود.
    مادر و پسر این درام هجران و وصل دوباره را بارها و بارها اجرا کردند. ابتدا، بخش عمده گفتگو را مادر انجام می‌‌داد، اما بزودی، پسر هم سر رشته سخن را بدست گرفت. او با استفاده ای از عروسک‌های مناسب به پزشک و پرستار گفت که از مامان بخوبی مراقبت کنند، حال او را بهبود بخشند، و هر چه زودتر او را به خانه بفرستند.

    وقتی گناهكارم مرا ببخش !

    در مقاله‌ی قبل به بررسی اضطراب و ترس ناشی از رها شدن در كودكان پرداختیم. در این مقاله دو نوع سرچشمه‌ی اضطراب را در كودكان مورد بررسی قرار می‌دهیم: اضطراب ناشی از احساس گناه و اضطراب ناشی از انکار استقلال و موقعیت. و در مقاله‌ی بعد سه نوع آخر سرچشمه اضطراب را مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

    اضطراب ناشی از احساس گناه

    والدین، آگاهانه و ناآگاهانه، در کودکان احساس گناه پدید می‌آورند. احساس گناه، همچون نمک، عنصر مفیدی برای آب و نان دادن به زندگی است، ولی نباید جریان اصلی در زندگی باشد. وقتی کودک از یکی از اصول رفتار اجتماعی یا اخلاقی سرپیچی می‌کند، آن وقت جایی هم برای مذمت و احساس گناه وجود دارد. 
    کودک وقتی از داشتن احساسات منفی یا افکار «ناپسند» منع می‌شود، به ناچار احساس گناه و اضطراب خیلی زیادی خواهد داشت.
    برای مانع شدن از احساس گناه غیر ضروری، والدین همچون یک مکانیک خوب که با ماشین خراب سر و کار دارد، باید با سرپیچی‌ها و نافرمانی‌های کودک برخورد کنند. مکانیک، صاحب‌ماشین را خجالت‌زده نمی‌کند؛ او چیزی را که باید تعمیر شود به صاحب ماشین می‌گوید. مکانیک از سر و ‌صداهای عجیب و غریب ماشین انتقاد نمی‌کند، بلکه از آن سر و صداها برای پیدا کردن عیب ماشین استفاده می‌کند. او از خود می‌پرسد: «منشأ احتمالی خرابی کجاست؟»
    برای کودکان دلخوشی بزرگی است که در باطنشان بدانند واقعاً آزادند، آن‌طور که دوست دارند فکر کنند و در خطر از دست دادن محبت و موافقت والدینشان قرار نگیرند، اظهاراتی نظیر آنچه در زیر آمده است، مفید واقع خواهد شد:
    «تو یک جور احساس می‌کنی، اما من جور دیگر احساس می‌کنم، ما درباره این موضوع احساسات متفاوتی داریم.»
    به نظرت می‌آید که نظرت درست است ولی نظر من این نیست. من به نظر تو احترام می‌گذارم. اما خودم نظر دیگری دارم.»
    والدین بدون اینکه خودشان بدانند، ممکن است با پرحرفی و دادن توضیحات غیر ضروری در کودکان احساس گناه ایجاد کنند. 
    پسركی پنج‌ساله از دست معلم مهد کودک خود عصبانی بود، چرا که خانم معلم به دلیل بیماری به مدت دو هفته به مهد کودک نیامده بود. وقتی خانم معلم به آنجا برگشت. پسرك کلاهش را قاپید و به حیاط فرار کرد. هم مادر و هم خانم معلم به دنباله او روانه شدند. خانم معلم گفت: «کلاه مال من است.» آن را به من بده.
    مادر گفت: « خودت بخوبی می‌‌دانی که آن کلاه مال تو نیست. اگر تو کلاه را نگه‌داری، خانم معلم سرما خواهد خورد و دوباره مریض خواهد شد. حالا، تو که نمی‌خواهی خانم معلمت دوباره مریض بشود؟ می‌خواهی؟»
    نکته خطرناک این است که یک چنین توضیحی شاید سبب شود که پسرك نسبت به بیماری خانم معلم، احساس مسئولیت و احساس گناه بکند. آن توضیح طولانی مضر و بی‌ربط بود. تنها کاری که لازم بود در آن لحظه انجام شود، پس گرفتن کلاه بود. 
    شاید بعداً این امکان وجود داشت که خانم معلم درباره عصبانیت پسرك با او صحبت کند و راه‌های بهتری برای مقابله با آن، در پیش روی او قرار بدهد.

    اضطراب ناشی از انکار استقلال و موقعیت کودک

    وقتی کودک از شرکت در فعالیت‌ها و قبول مسئولیت‌هایی که آمادگی آنها را دارد باز داشته می‌شود، در درون او رنجش و خشم بوجود می‌آید. خشم، به نوبه خود، ممکن است به نقشه‌های خیالی انتقام منتهی شود که این نقشه‌های خیالی، احساس گناه و ترس از تلافی را در کودک ایجاد می‌کنند. در هر صورت، نتیجه چیزی جز اضطراب نیست.
    کودکان خردسال قادر نیستند در تمامی‌کارها مهارت کافی به دست بیاورند، مدت‌ها طول می‌کشد تا بتوانند بند کفش‌هایشان را گره بزنند، دگمه‌های کتشان را ببندند، کفش‌هایشان را بپوشند، در ظرف مربا را باز کنند، یا دستگیره در را بچرخانند، بهترین کمکی که می‌توان به آنها کرد انتظار صبورانه و توضیح مختصری درباره سختی کار است. مثلاً درباره سختی کار می‌توانید به کودک خردسال خود بگویید: «پوشیدن این کفش‌ها آسان نیست» یا «باز کردن در این مربّا کار سختی است.»
    کودک چه در تلاش‌هایش موفق بشود و چه نشود، این قبیل توضیحات او را در انجام کارهایشان یاری خواهد کرد. اگر کودک موفق به انجام کار شود، از اینکه می‌داند چه کار سختی را انجام داده است خود بخود احساس رضایت خاطر خواهد کرد. و اگر موفق نشود، این تسلی خاطر را خواهد داشت که والدین او می‌دانستند که کار چقدر سخت بود.
    در هر دو صورت، کودک همدردی و حمایت را تجربه می‌کند که این تجربه، صمیمیت بین او و والدینش را عمیق‌تر می‌سازد. یک چنین رفتاری با کودک سبب می‌شود که او به دلیل ناموفق بودن در انجام کار، خود را نالایق نپندارد.
    نیاز بزرگتر‌ها به کارآیی به هیچ‌وجه نباید بر اعمال و رفتار کودک حاکم باشد. خواستن کارآیی، دشمن کودکی است و برای احساسات کودک‌ گران تمام می‌شود.
    کارآیی خواستن از کودک سرچشمه‌های او را می‌خشکاند، او را از رشد باز می‌دارد، دلبستگی‌هایش را فرو می‌نشاند و ممکن است به ورشکستگی احساس او منجر شود به‌طور کلی باید گفت که نباید از کودک خردسال خود انتظار داشته باشیم که در کارها کارآیی نشان دهد.
    کودک خردسال خود را هرگز بی‌عرضه یا بی‌لیافت صدا نکنید.
    در مقاله ی بعد به بررسی اضطراب ناشی از اختلاف بین پدر و مادر، دخالت در فعالیت‌های بدنی کودکان و پایان زندگی در كودكان خواهیم پرداخت. 

    جنگ جنگ، ‌تا نابودی فرزند 

    در دومقاله‌ی قبل به بررسی اضطراب و ترس ناشی از رها شدن در كودكان، اضطراب ناشی از احساس گناه و اضطراب ناشی از انکار استقلال پرداختیم . حال در این مقاله اضطراب ناشی از اختلاف بین پدر و مادر، دخالت در فعالیت‌های بدنی کودکان و ترس از پایان زندگی را مورد بررسی قرار می‌دهیم :

    اختلاف بین پدر و مادر، یکی دیگر از سرچشمه‌های اضطراب

    وقتی والدین با هم نزاع می‌کنند، کودکان مضطرب می‌شوند و احساس گناه می‌کنند . برای این مضطرب می‌شوند که محیط خانه‌شان مورد تهدید واقع شده‌است و احساس گناه می‌کنند زیرا در این اختلاف خانوادگی نقشی واقعی یا خیالی داشته‌اند. حال قابل توجیه باشد یا نباشد، کودک احساس می‌کند که او سبب اختلاف بین پدر و مادر بوده است.
    کودکان در جنگ داخلی‌ای که بین پدر و مادر روی می‌‌هد، بی‌طرف نمی‌مانند، آنها یا جانب پدر را می‌گیرند یا جانب مادر را، عواقب این جنگ داخلی، ‌هم به رشد صفات شخصیتی کودک صدمه می‌رساند و هم به رشد جنسی روانی او.
    وقتی پسری پدرش را طرد می‌کند، یا دختری مادرش را، آن پسر و دختر مدل مناسبی نخواهند داشت تا خود را با آن وفق بدهند. طرد شدن، از طریق بیزاری نسبت به همانندی با صفات شخصیتی، نسبت به هم‌چشمی ‌با ارزش‌ها و نسبت به تقلید از رفتار والدین، نشان داده می‌شود. در موارد شدیدتر، این نوع طرد ممکن است همانند‌سازی مغشوش جنسی ایجاد کند و باعث پدید آمدن یک ناتوانی برای بودن در مسیر معین شده زیستی بشود.
    وقتی پسری مادرش را طرد می‌کند، یا دختری پدرش را، آن دختر و یا پسر ممکن است با احساس ظن و خصومت نسبت به تمام اشخاص جنس مخالف بزرگ شود.
    وقتی والدین مجبور می‌شوند برای جلب محبت و مهربانی کودکان خود به رقابت بپردازند، معمولاً از راه‌های نادرستی همچون رشوه دادن، چاپلوسی کردن و دروغ گفتن استفاده می‌کنند. در نتیجه، کودکان با وفاداری‌های تقسیم شده و دمدمی‌ مزاجی پایدار بزرگ می‌‌شوند. آنها یاد می‌گیرند که دست به استثمار بزنند، توطئه بچینند و باج بگیرند و جاسوسی و سخن‌چینی کنند. 
    کودکان گاهی از یکی از والدین خود در برابر دیگری دفاع می‌کنند یا به دنبال فرصتی می‌گردند که والدین خود را رو در روی یکدیگر قرار دهند، و همین نیاز کودکان به انجام یک چنین کاری، شخصیت آنها را لکه‌دار می‌سازد.

    اضطراب ناشی از دخالت در فعالیت‌های بدنی کودک

    امروزه در بیشتر خانواده‌ها، کودکان خردسال به خاطر کمبود جا برای فعالیت‌های حرکتی دچار ناامیدی و یأس می‌شوند. آپارتمان‌های کم فضا و اسباب و اثاثیه گرانبها، ‌شدیداً مانع از بالا و پایین پریدن و این طرف و آن طرف دویدن کودک می‌شوند. این محدودیت‌ها معمولاً در آغاز زندگی کودک شروع می‌شوند. به کودک اجازه نمی‌دهند که در کالسکه‌اش بایستد، به کودک نوپا اجازه نمی‌‌دهند که از پله‌ها بالا برود، یا نمی‌گذارند که در اتاق‌نشیمن بدود و بازی‌های مربوط به سن خود را انجام دهد.
    کودکان، که به خاطر این محدودیت‌ها دچار نومیدی می‌شوند، تنشی را در خود ذخیره می‌کنند که باعث پدید آمدن اضطراب می‌شود. 
    کودکان خردسال نیاز دارند که تنش خود را با فعالیت‌های بدنی آزاد کنند. آنان به فضایی برای دویدن و به اشیای کافی برای بازی کردن نیاز دارند. آنان به یک اتاق یا حیاط احتیاج دارند تا آزادانه به فعالیت بپردازند و در عین حال از لحاظ روانی نیز آسایش داشته باشند.

    اضطراب ناشی از پایان زندگی 

    اگر مرگ معمایی است برای بزرگسالان، برای کودکان مسئله‌ای است که هنوز ناشناخته بشمار می‌آید. یعنی کودک نمی‌داند که حتی مرگ چیست. او نمی‌داند که نه تنها والدینش بلکه دعاهای خود او نیز قادر نیست آن کس را که رفته است بازگرداند. پوچی آرزوهای جادویی کودک در مقابل مرگ، ضربه سختی برای او بحساب می‌آید و سبب می‌شود که کودک احساس ضعف و اضطراب کند.
    آنچه کودک می‌بیند این است که با وجود اعتراض و گریه و زاری‌های او، حیوانی اهلی یا فرد مورد علاقه او، دیگر نزد او نیست. در نتیجه، کودک احساس می‌کند که طرد شده است و کسی او را دوست ندارد. ترس کودک در این سوال منعکس می‌شود که اغلب از والدین خود می‌پرسد: «بعد از اینکه از دنیا رفتی، باز هم مرا دوست خواهی داشت؟»
    برخی از والدین سعی می‌کنند تا نگذارند کودکشان به خاطر از دست دادن فرد مورد علاقه‌اش ناراحت و غمگین بشود. اگر ماهی طلایی رنگ یا قناری او بمیرد، والدین فوراً یکی دیگر را جایگزین آن می‌کنند، با این امید که کودک متوجه تفاوت موجود نخواهد شد. هنگامیکه یکی از حیوانات دست‌آموز کودک می‌میرد، آنها فوراً جانشین گرانبهاتر و زیباتری را تقدیم کودک دردمند می‌کنند.
    فقدان یک چیز و سپس جانشین سریع و بدون تأخیر آن چه درسی به کودک می‌دهد؟ او شاید چنین نتیجه‌گیری کند که فقدان چیزها یا اشخاص مورد علاقه آن‌چنان اهمیتی ندارد؛ شاید نتیجه بگیرد که عشق را می‌توان به راحتی انتقال داد و صداقت و وفاداری را به آسانی می‌توان دستخوش تغییر و تحول ساخت.
    این حق کودک است که غمگین باشد و سوگواری کند و نباید او را از این حق محروم کرد. کودک را باید آزاد گذاشت تا به خاطر فقدان شخص مورد علاقه‌اش اندوهگین باشد. وقتی کودک به خاطر پایان زندگی عشق و محبت‌ها زاری می‌کند، انسانیتش رشد کرده و شخصیت والاتری می‌یابد.
    بنیاد و اساس بحث ما این است که کودکان همان گونه که در لذت‌ها و خوشی‌های موجود در جریان زندگی خانوادگی شریکند، در غم‌ها نیز باید سهیم باشند. وقتی مرگی اتفاق می‌افتد و به کودک چیزی از آن موضوع گفته نمی‌شود، وی ممکن است گرفتار اضطراب نامعلومی‌بشود. او شاید خودش را مسئول این فقدان بداند و خودش را سرزنش کند و نه تنها از مرگ بلکه از زندگی نیز خودش را جدا بداند.
    نخستین گام برای یاری کودکان در مقابله با فقدان از دست دادن فرد مورد علاقه‌اش این است که آنها را آزاد بگذاریم تا ترس‌ها، خیالات، و احساساتشان را کاملاً بیان کنند. والدین نیز شاید بتوانند برخی از احساسات کودکان را با واژه‌ها بیان کنند، اما شاید انجام این کار را دشوار یابند. به عنوان مثال، پدر و مادر، پس از مرگ مادربزرگ که مورد علاقه شدید کودک بود، می‌توانند بگویند:
    «دلت برای مامان بزرگ تنگ می‌شود.»،«تو مادربزرگ را خیلی دوست داشتی.»،«مادربزرگ هم تو را دوست داشت.»،«دلت می‌خواهد حالا با ما بود.»،«آدم باورش نمی‌شود که مرد.»
    با این بیانات، کودک در می‌یابد که والدینش به احساسات و افکار او علاقه‌مند هستند، و نیز شاید تشویق کنند که ترس‌ها و خیالاتش را با والدین درمیان بگذارد. کودک شاید علاقه‌مند شود که بداند آیا مردن درد دارد، آیا آدم مرده باز هم بر می‌گردد و آیا او و والدینش نیز روزی خواهند مرد؟ پاسخ‌ها باید خلاصه و حاکی از حقایق باشند: وقتی یکی می‌میرد، بدنش اصلاً درد حس نمی‌کند؛ وقتی یکی میمیرد، دیگر بر نمی‌گردد؛ وقتی یکی پیر می‌شود، طبیعی است که بمیرد.


درباره وبلاگ


به وبلاگ آموزشی و تربیتی ماخوش آمدید امید وارم که استفاده لازم را ببرید لطفا ما را به دوستان خود معرفی کنید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راه روشن و آدرس ofogh88.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 264
بازدید کل : 9683
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1